از انقلاب رنسانس تا انقلاب اسلامي در غرب

نوشته‌ی: احمد فرید فرزاد هروی

 غربیان درست چند قرن قبل با خیزش عمومی در مقابل دین، بساط تسلط کلیسا را از ساحه‌ی زنده‌گی خویش به‌دور انداخته و خود را از هرگونه قید و بند دین و ضوابط دینی رهانیده بودند. زیرا کلیسا با دور شدن از اصل و ماهیت اصلی دین و تحمیل هوا و هوس‌های بشری خویش بر مردم به عنوان دین و مخالفت با هرگونه نواندیشی و جبهه‌گیری در مقابل علم و صنعت نوین؛ حاکمیت دینی را برای مردم سدی در مقابل پیشرفت و ترقی ملت‌ها جلوه داده بود و این در حالی بود که فضای اروپا با مشعل‌های از علم و تمدنی که مسلمانان با ورود به اسپانیا افروخته بودند؛ روشن و منور شده بود و همین امر، محرک اروپاییان برای قدم گذاشتن در عرصه‌ی علم و تکنولوژی جدید شد. این بود که با ظهور علمای غربی کشاکش بین کلیسا و علم به اوج رسید و بالاخره مردم اروپا یکپارچه در مقابل استبداد کلیسا قیام نموده و نقش کلیسا را در حد روابط فردی محصور نمودند. این تحول مهم که از آن به‌عنوان انقلاب رُنسانس اروپا یاد می‌شود؛ روحیه‌ی دین گریزی را در نهاد مردم غربی ریشه‌دار نموده و مردم را طوری در مقابل هر عنوانی از دین عقده‌مند ساخت که با چشم بسته تمام معنویات را زیر پا گذاشته و با هر قید و بند فرابشری به مخالفت برخواستند. گرچه غرب بعد از رنسانس توانست از نظر مادی به تمدنی قوی دست یازد و بر کرسی سرکرده‌گی جهان بنشیند اما با گذشت زمان؛ دوری از معنویت و غرق شدن در منجلاب مادیات محض؛ غرب را به کام بحرانی عمیق و وحشتناکی فرو برد که افعی‌های از فساد اخلاقی، بحران مالی، بحران روانی، سیاست تزویر، پاشیده‌گی اجتماعی و..... از هر سو رخ می‌نمایند و غربیان را وحشت زده نموده‌اند. این است که چیز فهمان غرب از سده‌های پیش با درک وضعیت بحرانی خویش در جستجوی روزنه‌ی نجاتی برای برون رفت ازین نابهنجاری‌های تکان دهنده هستند و دنبال گمشده‌ی شان در بین ادیان می‌گردند که درین میان ملیون‌ها انسان غربی با آشنایی با دین مقدس اسلام؛ این آیین نجات‌بخش را همان فرشته‌ی نجات خویش شناخته‌اند و با گرایش به آن خود را از مرداب رذایل نجات داده و در بحر زلال معنویت اسلام دل و جان را شستشو داده و در پرتو هدایات قرآنی زنده‌گی نمونه‌ی را در غرب آغاز کرده‌اند که هر روز غربیان دیگر شیفته‌ی زنده‌گی پاک و ساده‌ی این تازه مسلمانان شده و مجذوب اسلام می‌شوند. 

رشد چشمگیر جمعیت مسلمانان در غرب امروزه به یکی از داغ‌ترین دغدغه‌های‌ محافل غربی و کانون‌های سیاسی کشورهای غربی تبدیل شده است. زیرا این اقلیت از دیگر اقلیت‌های که در غرب زنده‌گی می‌کنند متفاوت اند. چند ویژه‌گی اقلیت مسلمانان در غرب هراس اسلام ستیزان و سران غربی را بر انگیخته است: