جهان آشفته ما و تشدید جنگ­ های نیابتی

ساخت وبلاگ

جهان آشفتة ما و تشدید جنگ­ های نیابتی

احمد فرید فرزاد هروی

متعاقب 11 سپتمبر 2001 که اوج بالنده ­گی قدرت آمریکا محسوب می ­گردد؛ این کشور با میزان قدرت بزرگی که از بالای سکوی ابرقدرت بودن جهانی احساس می­کرد و سرکشیدن بادة سرمستی شکست اتحاد شوروی، دست به ایجاد ائتلاف بزرگ جهانی علیه آن­چه تروریزم عنوان می­کرد، زد تا دشمن جدید جهانی را به نمایش بگذارد و جهان را از خطر آن هشدار دهد. در این راستا حجم عظیمی از نیروهای نظامی، اقتصادی، بشری و رسانه ­ای جهانی برای مبارزه با تروریزم -ساخته و پرداختة ذهن غربی ­ها- را بسیج نمود و به کشورهای اسلامی افغانستان و عراق حمله نمود. این پوشش عظیم که موج هژمونی آمریکایی را احتوا می­کرد، توانست حضور نظامی ناتو را در مناطق مختلف جهانی مساعد سازد. اما این حضور کار آسانی هم نبود، به­ زودی آمریکا دانست که در همان تله ­ای که شوروی را گیر انداخته بود، گیر افتاده است.

ظهور قدرت­ های جدید

با پا گیر شدن آمریکا در عراق و افغانستان و هزینه ­های سرسام ­آور نظامی و اقتصادی، صدمات جدیِ بر اقتصادی آمریکا وارد گردید، با ظهور قدرت ­های منطقه ­ای که بازی­گران جدید و سرسختی برای آمریکا محسوب می­شدند، طی یک دهه عملاً قدرت بلامنازعة آمریکا زیر سوال رفت!

روسیه به رهبری کاریزماتیک پوتین دوباره قدرت گرفت، چین عملاً بازارهای جهانی را درنوردید، ترکیه و هند به عنوان قدرت ­های منطقه­ ای سر بر کشیدند و اروپا قدرت نرم دیگری بیخ گوش آمریکا سر بلند کرد.

جهان از تک­ قطبی آمریکایی به ­سوی چند قطبی شدن پیش رفت و رقابت ­های تنگاتنگ در منطقه باعث بر هم خوردن تعادل نظم خاورمیانه ­ای به ضرر آمریکا گردید.

هزینه ­های سنگین جنگ ­ها، مقاومت و دفاع مردمی در مقابل نیروهای بیگانه، کشمکش­ رقابت قدرت ­های بزرگ و منطقه ­ای و استراتیژی ­های نادرست؛ همه عواملی بود که طی بیست سال، بالاخره حضور ناتو در منطقه را به چالش جدی کشانید و این کشور در 2021 خروج از منطقه را بهترین گزینة ممکن دیده و با این خروج عملاً پروندة مبارزه جهانی خیالی با تروریزم نیز بسته شد و اکنون این کشورها مانده ­اند و بی­ ثباتی!

جنگ­ های منطقه ­ای

متعاقب شکست ­های پی­هم آمریکا در منطقه، ظاهراً آمریکا برای حفظ و بقای قدرت جهانی خویش، استراتیژی افروختن جنگ‌های نیابتی گسترده در سطح جهان برای تضعیف قدرت ­های جدید را روی دست گرفته‌است.

کشانیدن پای روسیه در جنگ اوکراین و کشانیدن شعله ­های سرد جنگ به شرق اروپا، ترغیب چین برای حمله به تایوان، پررنگ سازی پروندة هسته ­ای ایران برای تشدید تنش اسرائیل و عرب با ایران، همه و همه می­تواند نشان­ گر مکر جنگ­ افروزی ­های آمریکا محسوب گردد. آمریکا گمان می ­کند که هم­چون دو جنگ جهانی اول و دوم، خود در گوشة عافیت خزیده و توان مدیریت جنگ جهانی را خواهد داشت تا قدرت ­های جدید را تضعیف کند. شاید آمریکا در تبانی قدرت ­های بزرگ جهانی هم­چون روسیه و چین سعی داشته باشد تا ابتدا منطقه را بی ­ثبات و قدرت ­های منطقه­ ای را تضعیف کند. اما روندی را که آمریکا در پیش گرفته ­است می ­تواند نهایت خطر برای بروز یک جنگ تمام عیار هسته ­ای در سطح جهان، باشد.

آن­چه تا کنون شاهد آنیم؛ با هر معادله‌ای که حساب کنیم، شدیدترین ضربات را از حوادث اخیر جهانی و جنگ اوکراین، اروپا به شمول خود اوکراین متحمل شده‌است. انگار روسیه، چین و آمریکا در یک معاملة مثلث پنهانی اول اوکراین و متعاقباً اروپا را قربانی اهداف استراتژیک خویش ساخته‌اند. اروپایی که با قطب اقتصادی همچون آلمان در حال تبدیل شدن به رقیب سرسختی برای آمریکا و چین به پیش می‌رفت، اکنون با چالش بزرگ گاز و نفت قرار دارد. فراموش نکنیم که این بار اول نیست اروپا قربانی مکاری‌های آمریکا می‌گردد. در جنگ جهانی اول نیز اروپا وضعیت مشابهی را تجربه کرده‌است.

تشدید جنگ ­های نیابتی

به این بسنده نخواهند شد، استراتیژی قدرت‌های سیری ناپذیر ایجاب می­کند تا به دنبال طعمه‌های بیشتر بر آیند. با توجه به سفر بایدن به اسرائیل و ارسال پیام ­های تیز و تندی که بوی جنگ به ایران را می­دهد و سفر بعدی ­اش به کشورهای عرب متضاد با ایران، به‌نظر می‌رسد اهداف بعدی، پهن کردن دام برای ایران و اسراییل و کشورهای عرب خواهد بود. سفر پلان شدة پوتین و اردوغان به ایران، گرچه ظاهراً جبهه ­های متضاد را به نمایش می ­گذارد، اما نباید به ظاهر سفرهای دیپلوماتیک نگاه سطحی داشت، در باطن حاوی ناگفته ­های بسیار خواهد بود. چه بسا در این گیر و دار روسیه نیز جز حمایت ظاهری از ایران نخواهد داشت. کشورهای دارای منابع و ذخایر گاز و نفت در محور استراتیژی ­های آینده خواهند بود. انگار تصفیه حساب‌ها به این زودی تمام نخواهد شد.

حوادث اخیر به خوبی نشان می­دهد که هیچ تعهد دیپلوماتیک، پیمان سیاسی و هیچ حمایتی دایمی نیست. هم­چنان که آمریکا اوکراین را تنها گذاشت و اروپا را طعمه قرار داد، شاید روسیه هم ایران را تنها بگذارد و این یعنی در دنیای سیاست پر از تزویر امروزی، دوست و دشمن را فقط منافع تعیین می‌کند، نه تعهدها...

آن­چه لازم به یادآوریست این که در هیاهوی جنگ­ افروزی ­های جهانی برای اشباع منافع قدرت ­های بزرگ، هیچ ترحمی بر سرنوشت ملت‌ها و پیامدهای بشری آن نمی‌شود. طی 20 سال حضور ناتو در منطقه و کشمکش رقابت­ قدرت ­های بزرگ جهانی بیشترین زیان را کشورهای افغانستان، عراق و سوریه شاهد بوده­ اند و درد و رنج کشته شدن، آواره ­گی، بی­ خانمانی و سوختن و ساختن را در جهانی کشیده ­اند که ادعای حقوق بشر فضای آن را پر کرده­ است.


برچسب‌ها: جهان اسلام, تحلیل و واکاوی, نقد و بررسی, افغانستان

اندیشه ی سبز...
ما را در سایت اندیشه ی سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : greenthoughtsa بازدید : 97 تاريخ : شنبه 22 مرداد 1401 ساعت: 15:02