ایران و عربستان؛ آشتی تاکتیکی با چاشنی تخاصم

ساخت وبلاگ

احمد فرید فرزاد هروی

در این اواخر در سطح بین الملل، حوادث به گونه ای بسیار سریع و شتاب زده اتفاق می افتد. تنش ها، تقابل ها، یارگیری ها و رقابت ابرقدرت ها، تهدیدهای هسته ای و جنگ های نیابتی صحنه های مشابه هم چون اتحادها و اتفاق های پیش از جنگ های جهانی اول و دوم را ترسیم می کند. در آن سو، آمریکا خسته تر از هر زمان، سعی در حفظ هژمونی و بقای جایگاه ابرقدرت جهانی را دارد و در این سو، روسیه و چین اما سعی در پر کردن خلأ کاهش نفوذ غرب دارند و هوای شکار یارهای دل بریده از آمریکا! در این میان، به طور غیر منتظره ای خبرهایی از توافق بهبود روابط بین ایران و عربستان با میانجیگری چین منتشر شد. دو کشوری که همواره روابط تنش آلودی را سپری کرده اند و دو رقیب متخاطم و آشتی ناپذیر در خاورمیانه شناخته می شدند. موضوعی که بحث هایی داغی در محافل سیاسی باز کرد. غیر منتظره بودن این توافق نامه هم بر می گردد به شدت و پیشینة اختلافات عمیق و دوام دار این دو کشور که امکان هر گونه اتحاد و همکاری را متنفی می کرد. هر چند عمان و عراق، بارها برای نزدیکی ایران و عربستان تلاش کرده بودند، اما هیچ گام موثر برداشته نتوانستند. ظاهراً نفوذ پر قدرت چین بر هر دو کشور و شرایط جدید ناگزیری را برای ایجاد روابط بین ایران و عربستان رقم زده است.

علل اختلافات:

اما چرا ایران و عربستان این قدر روابط تنش آلودی را تجربه کرده اند و چه شد که به یک باره گی تن به توافق داده اند؟

مذهبی: بیشترینة اختلافات ایران و عربستان به مسایل مذهبی مرتبط می گردد. عربستان، مهد ظهور و گسترش اسلام و دارای حرمین شریفین؛ خود را پرچم دار اسلام و مسلمانان اهل سنت می داند، در حالی که ایران با ایجاد هژمونی گسترده خود را حامی شیعیان جهان و محور تشیع می پندارد. این موارد رقابت های سخت و گاه تنش آلودی را بین دو کشور به میان آورده است. طوری که ایران، عربستان را برچسب وهابیت و عربستان، ایران را برچسب رافضیت می زند.

نژادی: عرب ها، به عنوان فاتحان، نماد قهرمانی و فتح فارس و انتشار اسلام بر این مناطق محسوب می گردند و ایران که خود را میراث دار فارس باستان می داند تا هنوز رقابت فارس و عرب را در وجود مردمانش زنده نگهداشته است. این رقابت تقابل را با عرب رقم زده و طیف های وسیعی در ایران با تکیه بر میراث قبل از اسلام، با همین روحیه به عرب ستیزی روی آورده اند.

سیاسی: روابط سیاسی ایران و عربستان طی سدة اخیر وضعیت خوبی نداشته است و همواره شاهد فراز و فرودهای تنش آلودی بوده است. تخاصم دیرینه ای بر سر خلیج حایل بین ایران و کشورهای عربی وجود دارد که ایران آن را خلیج فارس و عرب ها آن را خلیج عرب می خوانند. متعاقب اعدام شیخ باقر نمر، یکی از شیوخ شیعیان عرب، توسط دولت وقت عربستان در سال 1394؛ اعتراضاتی علیه این کشور در ایران صورت گرفت و طی آن سفارت عربستان مورد حمله قرار گرفت و این حادثه باعث تیره گی شدید، بسته شدن سفارت ها و تقلیل روابط به نقطة صفر گردید. از آن پس، هر دو کشور در مقاطع مختلف هم دیگر را دشمن خطاب کرده اند. این تنش ها با مداخلات ایران در سوریه و حملة عربستان به یمن به اوج خود رسید. حملات حوثی ها به مناطقی از عربستان نیز باعث تیره شدن هر چه بیشتر روابط طرفین شد. عربستان، ایران را به پشتیبانی تسلیحاتی از این گروه شورشی متهم می کند. اخیراً نیز باز شدن پای اسرائیل و عادی سازی روابط کشورهای عربی با این رژیم، کمشکش ها بین ایران و عربستان را تشدید کرد.

بین المللی: ایران در جبهة شرق از حامیان روسیه و چین محسوب می گردد و این دو کشور عضوء شورای امنیت همواره پشتیبان بین المللی ایران خصوصاً در قضیة پروندة هسته ای ایران بوده اند. روسیه و ایران همکاری نزدیکی در ماجراهای سوریه داشته اند. در مقابل عربستان در جبهة غرب قرار داشته و همواره سخاوت مندانه قراردادهای نفتی و خرید تسلیحاتی از غرب را داشته است. غرب، همواره از تنش ایران و عربستان برای مهار هر دو کشور و استفادة ابزاری برای نفوذ در خاورمیانه بهره برده است. ترویج ایران هراسی در کشورهای عربی و عرب ستیزی در ایران، به پالیسی خاورمیانه ای پر منفعتی برای غرب و اسرائیل بدل شد. تحقیر اعراب، خرید کم هزینة نفت و فروش اسلحه به عربستان در بدل حمایت این کشور در برابر تهدید ایران، سود سرشار دیپلوماتیک را برای آمریکا به ارمغان آورده و تنش ها بین ایران و عربستان را دامن می زد.

ناگزیری های سیاسی برای بهبود روابط

باید اذعان کرد که نمی توان باور داشت، توافق آغاز روابط ایران و عربستان، زیاد هم با تمایل طرفین صورت گرفته باشد. طوری که از سخنان وزیر خارجة عربستان برداشت می شود، به تعبیر وی این توافق به معنای «حل اختلافات» و روابط صمیمانه نخواهد بود؛ لذا این توافق را می توان گامی دیپلوماتیک برای حل اختلافات عنوان کرد که از سر ناگزیری و فشار چین صورت پذیرفته است.

عربستان، از چندی بدین سو تلاش مضاعفی برای ایجاد تعادل روابط بین غرب و شرق آغاز کرده است و سیاست منطقه ای و بین المللی اش را با واقع گرایی سیاسی هماهنگ نموده است تا به اهداف بلند پروازانة چشم انداز 2030 دست یابد. فروکش کردن آتش جنگ یمن، عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل، نزدیکی با چین و عقد توافق نامه های اقتصادی و تأمین انرژی با چین برای کاهش وابسته گی به آمریکا را می توان در همین راستا تعبیر نمود. تن دادن به عادی سازی روابط با ایران را نیز در همین راستای واقع گرایی سیاسی و دوری از تنش های مذهبی فرهنگی می توان تعبیر کرد تا از یک سو، با نزدیکی با ایران و نشان زهر چشمی برای غرب، ابزاری برای متعادل کردن روابط با آمریکا و اسرائیل داشته باشد و از سوی با رهایی از تخاصم دیرینه با ایران، طلسم ایران هراسی را در خاورمیانه شکسته و برای جلب اعتماد چین با استفاده از فضای دوستی و اقتصادی چین، با خیال راحت تر به رویای 2030 بیاندیشد.

در این سو، ایران نیز با ناگزیری های شدیدی مواجه است. تنش با جهان عرب، می تواند به دشمنی بیشتر با عرب ها بیانجامد و آن ها را برای ایجاد دردسرهای منطقه ای ترغیب کند. خصوصاً در بهبوحه ای که بحران اوکراین، هر آن شدیدتر می شود و در این میان، ایران آماج انتقادات و تحریم های غرب به خاطر حمایت تسلیحاتی از روسیه است. برجام نیز همچنان بدون نتیجه روی میز مذاکرات با سرنوشت مبهمی مانده است. اسرائیل نیز با استفاده از شرایط هر آن به تهدید حمله به ایران می پردازد تا عرصه را هر چه بیشتر بر ایران تنگ سازد. چین نیز با سفر شی جی پینگ به عربستان و امضای توافق نامه پیام مهمی برای طرد ایران مخابره کرد. با این روند، گمان می رفت که ایران در برابر آمریکا و اسرائیل تنها گذاشته خواهد شد. این در حالیست که در داخل نیز، ایران با موج خشم اعتراضات مردمی دست و پنجه نرم می-کند، بی ثباتی داخلی، گرانی و کاهش بهای ارزی در مقابل دالر، پایه های اقتصاد ایران لرزان کرده است. ایران ناگزیر است تا حداقل در منطقه به دشمنی ها پایان دهد و یاران بیشتری برای حمایت در برابر چالش های بین المللی در مقابله با غرب پیدا کند.

خیز بلند چین برای نمایش قدرت بین المللی

این توافق نامه در حالی بین طرفین ایجاد می شود که روابط بین غرب و شرق به اوج تیره گی کشیده است و جدا شدن هر یک کشورهای متحد برای طرف مقابل حساسیت برانگیز خواهد بود. در این میان، رقابت سختی بین چین که رویای رسیدن به قدرت بلامنازعة اقتصادی و نظامی جهانی را در سر دارد و آمریکای که سعی دارد هژمونی نیم بند خویش را در جهان شرق حفظ کند، در جریان است. کشانیدن ایران و عربستان پای میز مذاکره و استفاده از نفوذ قوی برای ترغیب این دو کشور جهت کنار گذاشتن اختلافات و امضای توافق نامه را می توان گام بلند چین برای نفوذ بر منطقة خاورمیانه و ایجاد هژمونی چینی بدیل هژمونی غربی عنوان کرد.

اهمیت قضیه برای جهان اسلام

توافق سیاسی ایران و عربستان برای جهان اسلام نیز بسیار حایز اهمیت است و می تواند در راستای اتحاد کشورهای اسلامی موثر باشد. ایران و عربستان دو ضلع مثلث قطب‌های قدرت در جهان اسلام محسوب می‌شوند که سوم شان ترکیه است. هر قدم برای حل اختلافات بین این سه کشور اسلامی می تواند به قوت بیشتر جهان اسلام و ایجاد صفی واحد در برابر غرب و جلوگیری از شگاف ها برای نفوذ غرب در جهان اسلام باشد. امیدواریم به زودی این سه قطب با عبور از تنگناهای بی اعتمادی، اختلافات ملی، سیاسی و فرهنگی، به وسعت یک امت و یک تمدن بزرگ اسلامی اندیشیده و یک اتحادیۀ قوی تشکیل دهند و اقمار متفرقة کشورهای اسلامی را در کنار یک دیگر متحد ساخته و زمینه را برای ایجاد یک قوت منسجم در جهان اسلام مساعد سازند.


برچسب‌ها: جهان اسلام, تحلیلی, سیاست

اندیشه ی سبز...
ما را در سایت اندیشه ی سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : greenthoughtsa بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1402 ساعت: 19:10