استبداد و حکومت اسلامی (2)
نوشته: احمد فرید فرزاد هروی
بخش دوم
استبداد، یک عرض است، نه جوهره
بحث فساد آور بودن قدرت، بحث دامنهداری بین اندیشمندان سیاسی است. این که آیا قدرت در ذات خود فساد آور است و یا این که تحث تاثیر عوامل و کارگزاران به فساد کشیده میشود که طبعاً در اثر فساد، کارگزاران به انحصار قدرت، دیکتاتوری، استبداد و اختناق روی میآورند. طرفداران فساد آور بودن قدرت، بر نمونههای زیادی از حکومتهایی استدلال میکنند که در ابتدا خط مشی مردمی در پیش گرفته اند، اما با سر مست شدن از جام خوش طعم قدرت، تمامی ارزشها و آرمانهای مردمسالاری را به فراموشی سپرده و تیغ استبداد شان گلوی مردم را بریده است. اما در مقابل بسیاری از دانشمندان معتقدند که قدرت در ذات خود فساد آور نیست، بلکه نحوهی اِعمال قدرت توسط کارگزاران حکومت میتواند، فساد آور باشد. آنها به وجود بسیاری از حکومتهایی در تاریخ سیاسی جهان استدلال میکنند که چه در آغاز و چه در پایان با حفظ ارزشها، عدالت گستر و مردم سالار باقی ماندهاند.
با نگاه تاریخی که به دولتها انداختیم؛ دیده شد که برخی از حکومتهای دینی و چه بشری در حد مطلوبی توانسته اند با پایبندی به ارزشهای عدالتمحورانه و دوری از سلطان محوری، حاکمیتهای سالم و مردمسالار را شکل بدهند و در مقابل حکومتهای دیگری چه دینی و چه بشری با سقوط در کام استبداد، شدید ترین نوع حکومتهای پر از ترس، وحشت و اختناق را بر مردم حاکم ساختهاند. چه بسا سهم حکومتهای غیر دینی در استبداد آفرینی، بیشتر از حکومتهای دینی نیز بوده باشد.
اندیشه ی سبز...
ما را در سایت اندیشه ی سبز دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : greenthoughtsa بازدید : 105 تاريخ : چهارشنبه 3 مرداد 1397 ساعت: 2:35